آسکشوال بودن یا بی جنس گرایی چیست؟

آسکشوال بودن یک گرایش جنسی پیچیده و اغلب اشتباه است. این مفهموم بیانگر طیفی از افراد است که تمایل جنسی کمی نسبت به دیگران دارند. کسانی که خود را آسکشوال میدانند ممکن است همچنان احساسات عاشقانه را تجربه کنند و ارتباطات عمیق و عاطفی ایجاد کنند، اما مانند بسیاری دیگر، تمایلی به ارتباط جنسی ندارند. توجه به این نکته مهم است که آسکشوال بودن با تجرد یکی نیست. تجرد انتخابی برای پرهیز از فعالیت جنسی است، اغلب به دلایل مذهبی غربی یا شخصی، در حالی که بی جنس گرایی یک جهت گیری ذاتی است که در آن افراد جاذبه جنسی را تجربه نمی کنند. افراد آسکشوال ممکن است با برچسب‌های مختلفی در این طیف شناسایی شوند، مانند آسکشوال خاکستری (تجربه جاذبه جنسی اما به ندرت)، دمیسکشوال بودن (میل جنسی تنها پس از ایجاد یک پیوند عاطفی قوی) و آرومانتیک (بدون هیچ تجربه ای از جاذبه عاشقانه).

بی جنس گرایی

نشانه های آسکشوال بودن چیست؟

تشخیص آسکشوال بودن می‌تواند مسیرهای گوناگونی داشته باشد و علائم از فردی به فرد دیگر متفاوت باشد. در اینجا برخی از شاخص های رایج وجود دارد که نشان می دهد ممکن است فردی آسکشوال باشد:

  • فقدان جذابیت جنسی: افراد آسکشوال معمولاً کشش جنسی کمی نسبت به دیگران تجربه میکنند. آنها ممکن است تمایلی به فعالیت جنسی نداشته باشند یا علاقه محدودی به آن داشته باشند.
  • ارتباطات عاطفی: افراد آسکشوال اغلب ارتباطات عاطفی و صمیمیت را بر روابط فیزیکی یا جنسی ترجیح میدهند. آنها ممکن است بدون نیاز به صمیمیت جنسی، روابط عمیق و معناداری ایجاد کنند.
  • تمایز احساسات عاشقانه و جنسی: برخی از افراد آسکشوال جذابیت عاشقانه را تجربه میکنند اما جاذبه جنسی را تجربه نمیکنند. بعنوان مثال آنها ممکن است به دنبال روابط عاشقانه بدون تمایل ذاتی برای ارتباط جنسی باشند.
  • علاقه محدود به مکالمات جنسی یا تصویرسازی: افراد آسکشوال ممکن است هنگام گفتگو در مورد رابطه جنسی یا مواجهه با تصاویر جنسی احساس ناراحتی یا بی علاقگی کنند. آنها ممکن است موضوعات جنسی را غیر جذاب یا بی ربط به زندگی خود بیابند.
  • احساسات ثابت: بر خلاف افرادی که مراحل کم میلی جنسی یا تجرد را تجربه میکنند، افرادی که آسکشوال بودن معمولاً احساس مداوم بی علاقگی یا عدم کشش جنسی را در یک دوره طولانی احساس میکنند.
  • کاوش و کشف خود: برخی از افراد ممکن است پس از بررسی تمایلات جنسی خود به آسکشوال بودن خود پی ببرند و متوجه شوند که جاذبه جنسی را مانند دیگران تجربه نمیکنند. اما افراد آسکشوال شاید هیچ درکی از مشکل روانپزشکی خود نداشته باشند و این مقاله برای دوستان و یا خود شما که درگیر این مشکل هستید می تواند به شما آگاهی لازم و روند درمان این اختلال را آموزش دهد.
  • رضایت از فقدان فعالیت جنسی: افراد آسکشوال اغلب بدون درگیر شدن در فعالیت های جنسی احساس رضایت میکنند. این بدان معنا نیست که آنها مخالف آن هستند، بلکه به این معنی است که آنها تمایل یا نیاز شدیدی به آن احساس نمیکنند. اما علت آن می تواند شامل موارد بسیار زیادی باشد از جمله ژنتیک، کاهش شدید تستسترون و ترومایی در زمان کودکی که تبدیل به PTSD در فرد شده باشد.

توجه به این نکته ضروری است که تجربیات و احساسات هر فرد در مورد تمایلات جنسی خود میتواند متفاوت باشد. آسکشوال بودن یک طیف است و افراد ممکن است آنرا به طور متفاوتی شناسایی و تجربه کنند.

آسکشوال بودن

دیدگاه ها در مورد آسکشوال بودن

آسکشوال بودن هنجارهای اجتماعی پیرامون روابط و تمایلات جنسی را به چالش میکشد و اغلب منجر به تصورات نادرست و فشارهای اجتماعی میشود. در دنیایی که معمولاً جذابیت جنسی برای یک زندگی رضایت بخش ضروری به تصویر کشیده می شود، افراد آسکشوال می توانند با طیف وسیعی از چالشها روبرو شوند:

  • باورهای غلط و انگ: آسکشوال بودن اغلب با سوء تفاهم و شک مواجه میشود. برخی از افراد ممکن است بر این باور باشند که آسکشوال بودن یک ناهنجاری است که منجر به احساس انزوا و بی اعتباری برای کسانی میشود که خود را آسکشوال میدانند. رسانه‌ها و روایت‌های فرهنگی نیز غالباً بی‌جنس‌گرایی را نادیده می‌گیرند یا آن را نادرست معرفی می‌کنند و این تصورات غلط را بدون توضیح در مورد اینکه این مشکل می تواند یک اختلال باشد آن را تقویت می‌کنند.
  • روابط و صمیمیت: افراد بی‌جنس‌گرا ممکن است در روابطی که در آن شرکایشان سطوح مختلفی از میل جنسی دارند با مشکل مواجه شوند. ارتباط و تفاهم بین افراد با وجود این تفاوتها بسیار مهم است. بحث های صریح و صادقانه در مورد نیازها، مرزها و مصالحه میتواند به ایجاد روابط رضایت بخشی کمک کند که احساسات هر دو طرف را ارج نهاده است.
  • دیده شدن و پذیرش: افزایش دید و آموزش در مورد آسکشوال بودن برای پذیرش گسترده تر جامعه حیاتی است. تعریف آسکشوال بودن در رسانه‌ها، آموزش و بحث‌ها در مورد جهت‌گیری‌های جنسی می‌تواند درک افراد را تقویت و فضاهای فراگیری ایجاد کند که در آن افراد آسکشوال احساس می‌کنند دیده شده و مورد احترام هستند.

طیف جنسی

آیا فرد بی‌جنس‌گرا می تواند عاشق شود؟

به طور قطع، افراد آسکشوال میتوانند عشق رمانتیک را عمیقاً و پرشور تجربه کنند. بی جنس گرایی طیفی است که به جاذبه جنسی مربوط می شود، اما مانع از ظرفیت ارتباطات عاطفی و روابط عاشقانه نمیشود. افراد آسکشوال ممکن است به دنبال روابط عاشقانه باشند و آن را گرامی بدارند و پیوندهای عاطفی عمیقی را با شریک زندگی خود ایجاد کنند. فقدان جذابیت جنسی از توانایی آنها برای دوست داشتن، مراقبت و تعهد نسبت به کسی در سطح عاطفی و عاشقانه نمیکاهد. تشخیص تمایز بین جاذبه جنسی و جاذبه عاشقانه بسیار مهم است. افراد آسکشوال ممکن است جذابیت عاشقانه را بدون کشش جنسی تجربه کنند.

آنها میتوانند همان شدت عشق، محبت و وابستگی عاطفی را احساس کنند که هر فرد دیگری به دنبال همراهی، صمیمیت و حمایت در روابط عاشقانه خود است. برای برخی از افراد آسکشوال ، عشق رمانتیک جنبه مهم و رضایت بخشی از زندگی آنهاست و ممکن است درگیر روابط متعهدانه و عمق عاطفی عشق را بدون نیاز یا تمایل به صمیمیت جنسی تجربه کنند.

پیشنهاد میکنیم انجام دهید: تست آنلاین میزان میل جنسی

آیا آسکشوال بودن ذهنی است؟

آسکشوال بودن یک بیماری یا اختلال روانی نیست. این یک گرایش جنسی شناخته شده است، درست مانند دگرجنس گرایی، همجنس گرایی یا دوجنس گرایی. این به فقدان کشش جنسی یا علاقه کم به فعالیت جنسی اشاره دارد که یک تنوع طبیعی در تمایلات جنسی انسان است. جهت گیری جنسی یک اثر متقابل پیچیده از عوامل بیولوژیکی، روانی و اجتماعی است. آسکشوال به عنوان یک گرایش جنسی در نظر گرفته می‌شود، زیرا فقدان ذاتی یک فرد از جاذبه جنسی را توصیف می‌کند، دقیقاً مانند سایر جهت‌گیری‌ها که جاذبه‌ها را به جنسیت‌های خاص یا فقدان کشش جنسی برای هر جنسی را توصیف می‌کنند.

در هیچ کتابچه راهنمای تشخیصی روانشناختی یا روانپزشکی معتبری، مانند راهنمای تشخیصی و آماری اختلالات روانی (DSM-5) یا طبقه بندی بین المللی بیماری ها (ICD-10) است، آسکشوال بودن به عنوان یک اختلال روانی طبقه بندی نشده است. تشخیص این نکته ضروری است که بی‌جنس‌گرایی مانند سایر گرایش های جنسی، بخشی عادی و معتبر از تنوع تجربیات انسانی است.

دوری از رابطه جنسی

راه حل ها

  • آموزش و آگاهی: ترویج آگاهی و آموزشهایی مانند کلاسهای تنظیم خانواده در ایران که مورد بی‌جنس‌گرایی، کلیدی برای دفع باورهای غلط است را توضیح دهند و آنها را به سمت درمان سوق دهند. این را میتوان از طریق برنامه های درسی آموزش جنسی فراگیر که بطور دقیق آسکشوال بودن را به تصویر میکشد و بحث های عمومی که جهت گیریهای جنسی متنوع را برجسته میکند، بدست آورد.
  • جوامع حامی: ایجاد فضاهای امن و شبکه های حمایتی برای افراد آسکشوال بسیار مهم است. انجمن‌های آنلاین، جلسات محلی و سازمان‌هایی که به بی‌جنس‌گرایی بودن میپردازند، بسترهایی را برای افراد فراهم می‌کند تا با هم ارتباط برقرار، تجربیات خود را به اشتراک گذاشته و احساس تعلق پیدا کنند. هر چند این موضوع در کشورهای غربی صورت میگیرد و از نگاه روانشناسی اسلامی باعث تلقین و ترویج عدم فرزند آوری می شود.
  • درک متقابل: ارتباط صریح و محترمانه بسیار مهم است. ایجاد درک متقابل، احترام به مرزهای یکدیگر و یافتن زمینه های مشترک از طریق سازش میتواند روابط سالم و رضایت بخش را تقویت کند. باید درک کرد که افرادی که دچار پارافیلیا یا اختلالاتی از این دست که هنوز طبقه بندی نشده اند بهتر است آنها درک شوند مثل فرهنگ سازی که در کشور خودمان سالها قبل صورت گرفت که معتاد مجرم نیست بلکه او یک بیمار است و نیاز به درمان دارد صورت بگیرد.

آسکشوال بودن یک گرایش جنسی متنوع است که شایسته شناخت و درک است. با به چالش کشیدن کلیشه ها، ترویج آموزش و پرورش محیط های فراگیر، جامعه میتواند فضای پذیرش و حمایت بیشتری را برای افراد بی‌جنس‌گرا ایجاد کند. به رسمیت شناختن و احترام به جهت گیریهای متنوع گامی حیاتی به سوی ساختن جامعه ای فراگیرتر و همدلانه است که در آن همه احساس میکنند به گونه ای که هستند، پذیرفته شده اند. همچنین آنهایی که به صورت ژنتیکی آسکشوال نیستند می توانند در کنار یک روانپزشک، روانشناس بالینی و مشاور خانواده به سمت ازدواج سوق پیدا کنند و حتی بچه دار شوند.

منابع: unc.edu ، mhanational.org ، cosmopolitan.com

لطفا به این مطلب امتیاز دهید:
[تعداد رای: 1 - میانگین امتیاز: 5]
contact us
با ما در تماس باشید!
اشتراک در شبکه های اجتماعی:
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
22004925 - 021 رزرو وقت تست آنلاین