آشنایی با نیمفومانیاک و بیماری های روانی جنسیتی

نیمفومانیاک از کلمه ای لاتین به معنای جنون زنانگی منشا گرفته است. کلمه نیمفومانیاک اولین بار در سال 1802 به عنوان یک اختلال شایع در زنان استفاده شد. بیماران مبتلا میل شدید و یا حتی غیر طبیعی جنسی به شوهر یا مردان دیگر دارند. در واقع افرادی که از نیمفومانیاک رنج میبرند ممکن است به سمت جنون یا حتی مرگ پیش بروند. هرچند که علت اصلی بیماری نیمفومانیاک هنوز کاملاً مشخص نیست اما ممکن است همانند سایر بیماری های روحی و روانی منشا وراثتی، محیطی و یا بر اساس رویداد های ناخوشایند زندگی پدیدار شود و با عدم تعادل شیمیایی در مغز مرتبط باشد.

بیماری نیمفومانیاک که زنان را تحت تاثیر قرار میدهد بهدلیل انگیزه جنسی افزایش یافته و بیش از حد معقول تا حدودی نگران کننده می باشد. از جمله علائم بیماری نیمفومانیاک میتوان به سیری ناپذیری جنسی و تمایل شدید به خودارضایی برای لذت جنسی بیشتر اشاره کرد. زنان مبتلا به نیمفومانیاک با انجام رفتار های جنسی بیش از حد تلاش میکنند تا بر ترس از دست دادن عشق غلبه کنند.

نیمفومانیاک یا اختلالات و بیماری های روانی جنسیتی

افراد مبتلا به بیماری های روانی جنسیتی رفتارهای غیرطبیعی و تمایلاتی ناسالم دارند و فرد مبتلا ممکن است به طور ناخواسته افراد دیگر را درگیر مسائل خود کند. افراد مبتلا به اینگونه اختلالات بهتر است با یک مشاور در ارتباط باشند. بیماری های روانی جنسیتی اغلب با گذراندن جلسات مشاوره و دارو درمانی قابل معالجه هستند. از جمله مهمترین اختلالات جنسیتی میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

بیماری آزار خواهی جنسی یا مازوخیسم

افراد مبتلا تمایل زیادی به تحقیر شدن، بسته شدن با زنجیر و هرگونه آزار حین رابطه جنسی دارند. روانشناسان در تلاش اند تا با ریشه یابی این تمایلات که اکثراً به گذشته، تفکرات و عقاید شخصی فرد ارتباط دارند آنها را درمان کنند.

آزارگری جنسی یا سادیسم

فرد مبتلا به این نوع بیماری روانی جنسیتی تمایل زیادی به آزار و اذیت کردن شخص دیگر حین رابطه جنسی دارد. افراد مبتلا به اختلال سادیسم یا آزارگری جنسی از مشاهده رنج و ناراحتی دیگران احساس خوشایندی پیدا میکنند. درصد ابتلا به این اختلال در مردان بیشتر از زنان می باشد. یک فرد سادیسمی برای لذت بردن از رابطه معمولاً فردی را انتخاب میکند که از داشتن رابطه راضی نیست.

نمایشگری جنسی

در این نوع بیماری روانی جنسیتی مرد تمایل به نشان دادن عورت خود دارد و با شوکه شدن طرف مقابل فرد مبتلا به اوج لذت جنسی میرسد. در این نوع اختلال جنسی فرد مبتلا هیچ تمایلی برای برقراری رابطه ندارد.

کودک آزاری

فرد مبتلا به اختلال پدوفیلی یا کودک آزاری تمایل زیادی به برقراری رابطه با کودکان همجنس یا غیر همجنس دارد. تمایلات جنسی افراد مبتلا به این نوع بیماری روانی جنسیتی شامل استمنا مقابل کودک، نوازش کودک و لخت شدن یا لخت کردن او می باشد. در موارد شدیدتر فرد مبتلا کودک را وادار به شرکت در رابطه میکند که گاهی این اعمال خشونت آمیز به قتل می انجامد.

خودارضایی

در این نوع اختلال جنسیتی فرد مبتلا برای رسیدن به ارگاسم اندام جنسی خود را تحریک میکند. مبتلایان که اکثراً مردان مجرد و گاهی متاهل هستند به مرور اعتماد به نفس خود را از دست میدهند و در روابط اجتماعی دچار مشکلات زیادی می شوند.

میل مالش گری

فرد مبتلا تمایل زیادی به مالش دادن اندام های جنسی افراد آشنا یا ناآشنا دارند. این اختلال جنسیتی حتماً باید زیر نظر مشاور درمان شود.

کاکولد یا بیماری فاخته گری

در این بیماری روانی جنسیتی مرد با دیدن رابطه جنسی همسرش با مرد دیگر به اوج لذت جنسی میرسد. معادل این حالت در زنان هنگامی است که که فرد مبتلا از دیدن رابطه جنسی شوهرش با زنان دیگر لذت می برد. این اختلال جنسیتی گاهی در همجنس گرایان هم دیده میشود. نظریه های زیادی درباره منشا بیماری کاکولد ارائه شده است که براساس یکی از این نظریه ها فرد مبتلا به بیماری کاکولد احتمالاً در دوران کودکی شاهد رابطه جنسی پدر و مادرش بوده و همین مساله تاثیر مهمی در روند بیماری داشته است.

اگرچه بیماری فاخته گری را اغلب به مردان نسبت میدهند اما تحقیقات اخیر ثابت کرده اند که ابتلا به این بیماری روانی جنسیتی مختص به جنسیت نمی باشد. عوامل بیولوژیکی و اجتماعی مختلفی در لذت بردن افراد مبتلا از این نوع رابطه دخیل هستند. از جمله مهمترین دلایلی که روانشناسان به بررسی آنها پرداخته اند میتوان به موارد زیر اشاره نمود.

عوامل زیستی

یک اصل زیست شناسی با عنوان تئوری رقابت اسپرم ممکن است در بیماری فاخته گری نقش داشته باشد. بر اساس این سناریو فرد مبتلا به بیماری فاخته گری بعد از تماشای رابطه همسر خود با یک مرد دیگر پاسخ بیولوژیکی برای داشتن رابطه جنسی طولانی تر را دریافت خواهد کرد.

حسادت

روانشناسان معتقدند فرد مبتلا به بیماری فاخته گری با آگاهی از این که مرد دیگری شریک زندگی اش را میخواهد، میل جنسی بیشتری به داشتن رابطه جنسی طولانی تر و شدیدتر با همسر خود پیدا میکند. در واقع حس حسادت میتواند برای مبتلایان عاملی تحریک کننده باشد.

فاکتور تابو

اگرچه در بسیاری از فرهنگ ها تک همسری ایده آل می باشد اما به اشتراک گذاشتن شریک زندگی خود با دیگری تابو محسوب میشود. در افراد مبتلا به بیماری کاکولد این کار، عاملی برای تحریک و لذت جنسی بیشتر به حساب می آید.

لذت جسمی

از نظر افراد مبتلا به بیماری کاکولد تماشای رابطه جنسی همسر خود با یک مرد دیگر باعث رضایت مندی بیشتر و بهتر شدن رابطه جنسی با همسرشان میشود. مبتلایان بر این باورند که انجام این کار باعث میشود تا رابطه گرمتری را با شریک زندگیشان تجربه کنند.

اختلال هایپرسکشوال

بیماری هایپرسکشوال رفتار های غیر قابل کنترل و تخیلات جنسی را در بر میگیرد که بر شغل، سلامتی و روابط اجتماعی مبتلایان تاثیرات منفی میگذارد. افراد مبتلا به بیماری هایپرسکشوال احتمالاً تجارب جنسی همچون رابطه سایبری، استمنا و استفاده از پورنوگرافی داشته اند؛ تا جایی که این رفتارهای جنسی به یکی از محورهای اصلی زندگی آنها تبدیل شده و کنترل آن بسیار دشوار میشود. بهتر است بدانید که عدم درمان این بیماری میتواند تا حدود زیادی به سلامتی، عزت نفس و روابط کاری آسیب برساند. البته درمان و خودیاری بیماران مبتلا به بیماری هایپرسکشوال میتواند تا حدودی به آنها در مدیریت این اختلال جنسیتی کمک کند.

از جمله مهمترین علائم مربوط به بیماری هایپرسکشوال میتوان به موارد زیر اشاره داشت:

• تخیلات جنسی مکرر و اصرارهای شدید جنسی که مبتلایان را وادار میکند مدام به آنها فکر کنند تا جایی که از کنترلشان کاملاً خارج میشود.
• با انجام برخی رفتارهای جنسی سعی در آزادسازی فکر و تخیلات خود دارند. اما بعد از انجام، دچار احساس گناه یا پشیمانی شدیدی میشوند.
• همواره سعی در کاهش یا کنترل تخیلات جنسی خود هستند اما همواره در این زمینه ناکام میمانند.
• مبتلایان به بیماری هایپرسکشوال سعی دارند تا با استفاده از رفتار های جنسی از مشکلات دیگری مثل افسردگی، اضطراب و تنهایی فرار کنند.
• با داشتن آگاهی کامل از عوارض رفتارهای جنسی نامتعارف مثل از دست دادن روابط مهم، احتمال ابتلا به عفونت مقاربتی و فشار های مالی همچنان به رفتار های خود ادامه میدهند.

علل بیماری هایپرسکشوال کاملاً مشخص نیست از جمله مهمترین عواملی که توسط روانشناسان ارائه شده اند میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

تغییر در مسیرهای مغزی

این بیماری ممکن است تغییراتی در مدارهای عصبی و مراکز تقویت کننده مغز ایجاد کند.

عدم تعادل مواد شیمیایی طبیعی مغز

گزارش شده که سطوح بالای برخی از انتقال دهنده های عصبی مانند سروتونین، دوپامین و نوراپی نفرین ممکن است مربوط به اختلالات جنسی از جمله بیماری هایپرسکشوال باشد.

شرایطی که بر مغز تاثیر میگذارد

برخی از بیماری ها از جمله صرع و زوال عقل به بخش هایی از مغز آسیب میرساند که ممکن است باعث ایجاد بیماری هایپرسکشوال شود. علاوه بر این، برخی از داروهای آگونیست دوپامین که برای درمان بیماری پارکینسون مورد استفاده قرار میگیرد سبب این نوع اختلال جنسیتی میشود.

بیماری اعتیاد به رابطه

اعتیاد به رابطه با افکار و اعمال اجباری جنسی مشخص میشود. با پیشرفت بیماری فرد مبتلا مجبور است شدت رفتار را افزایش دهد تا به نتیجه مطلوب و دل خواه خود برسد.

معتادان به رابطه جنسی مجرم جنسی نیستند. اگرچه برخی از مبتلایان به اعتیاد به رابطه رفتار هایی فراتر از خودارضایی اجباری، استفاده از پورنوگرافی و خدمات جنسی تلفنی یا مجازی را انجام نمی دهند اما با شدت یافتن بیماری نمایشگرایی، تماس های تلفنی ناپسند و تجاوز جنسی افزایش می یابد.

روانشناسان تاکید دارند که افراد مبتلا به اعتیاد به رابطه نه برای ارضای جنسی خود بلکه به دلیل نیاز شدید به قدرت، تسلط و ابراز عصبانیت چنین رفتار هایی را از خود نشان میدهند.

اگرچه برای پیدا کردن علت ابتلا به بیماری اعتیاد به رابطه مطالعات زیادی انجام شده است اما تاکنون علل بیماری به خوبی درک نشده است. برخی گزارشات ناهنجاری های بیوشیمیایی، تغییرات مغزی، داروهای ضد افسردگی و داروهای روان گردان را از مهمترین علل ابتلا به اعتیاد به رابطه معرفی کرده اند.

مغز یک بیمار دارای اختلال جنسی، داشتن رابطه نامشروع را هنگام نیاز جنسی مثل غذا خوردن برای رفع گرسنگی کاملاً مشروع میداند و فرد مبتلا را به سمت رفع نیاز خود سوق میدهد. این تغییرات مغزی در مبتلایان به اعتیاد به رابطه باعث رفتار های جنسی اجباری و تلاش های ناموفق برای خاتمه دادن به رفتار های جنسی میشود.

از جمله مهمترین علائمی که در مبتلایان به بیماری اعتیاد به رابطه دیده شده است، میتوان به موارد زیر اشاره کرد.

• مبتلایان بیش از حد خود را در رابطه جنسی درگیر میکنند.
• اکثر آنها نسبت به تعهداتی مانند کار، مدرسه یا خانواده بی توجهی میکنند.
• علی رغم آگاهی از پیامدهای منفی زیاده روی در رابطه یا خطرات احتمالی مربوط به سلامتی، کاملاً درگیر آن هستند.
• فکر کردن بیش از حد به رابطه جنسی، آنها را از انجام فعالیت های روزمره باز می دارد.
• تنها هدف آنها از روابط اجتماعی و تعامل با دیگر افراد، تنها کسب لذت جنسی است.
• بعد از مدتی افراد معتاد به رابطه برای تجربه لذت جنسی بیشتر، دامنه یا تعداد دفعات فعالیت جنسی را افزایش میدهند.

منابع: healthline.com، wellcomecollection.org، psychcentral.com

با ما در تماس باشید!

021 22 62 35 87

021 22 61 84 73

0905 44 33 753