اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه (DMDD) چیست؟
اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه (DMDD) فرد را درگیر تنش های عصبی می کند، او پرخاشگری می کند، حالت تهاجم دارد، افکار منفی در ذهن خود دارد و به دنبال فریب است. اختلال نافرمانی بیشتر منشا لجبازی دارد در صورتی که اختلال سلوک دنیای تهاجمی مشکل ساز ایجاد می کند. هر یک از اختلالات گفته شده زیر شاخه افسردگی محسوب می شود که در این مقاله قصد داریم به تفکیک موارد را مورد بررسی قرار دهیم.
اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی
اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه بخشی از اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی محسوب می شود اما بگذارید کمی ساده تر با شما صحبت کنیم! بیماری اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی در بین کودکان بیشتر شایع است و کسی که با این مشکل دست و پنجه نرم می کند در آینده و در دوران نوجوانی و بزرگسالی درگیر افسردگی یک قطبی و یک سری اختلالات اضطراب است. اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی زیر شاخه ای از اختلالات افسردگی است در واقع این اختلالات یک سری فصل مشترک دارند:
- فرد درگیر اندوهی است که نمی داند از کجا آمده است.
- احساس تهی بودن در او ایجاد می شود.
- ظرفیت کارکردی او بسیار کم می شود مثلاً ساعت ها روی مبل دراز می کشد و فکر می کند فردی بی خاصیت برای جامعه است.
برای تشخیص اختلال کژ تنظیمی خلقی ایذایی یک سری ملاک ها وجود دارد مثلاً:
- فرد درگیر یک سری خشم های مکرر و شدید است، حال این خشم می تواند به صورت کلامی باشد و یا رفتاری در فرد ایجاد شود اما با بررسی مشخص می شود که این میزان خشم با شرایط موجود همخوانی ندارد.
- فوران خشم در فرد به صورتی است که با سن رشد او تناسب ندارد.
- این فوران ها به دفعات حداقل سه بار در هفته رخ می دهد.
- در اکثر ساعات روز فرد در وضعیتی به سر می برد که با کوچکترین مشکلی دچار خشم می شود و والدین و معلم او این موضوع را متوجه می شوند.
- در صورتی که ملاک های گفته شده در شخص حداقل 12 ماه ادامه داشته باشد. باید گفت که او وارد دنیای اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه بخشی شده است و این موضوع به کمک رفتار کودک در مدرسه بهتر ارزیابی می شود.
- سن فرد در بررسی اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه بخشی بسیار مهم است و نباید قبل از 6 سالگی و پس از 18 سالگی باشد و اینطور که مشخص معمولاً سن شروع ملاک های گفته پیش از 10 سالگی عنوان شده است.
اختلال ODD
بگذارید این موضوع را با نگاه دیگری بررسی کنیم! فرض کنید که فرزند شما دیگر چالش گری شده است، اختلال ODD دقیقاً به همین موضوع اشاره دارد! در واقع او نافرمانی می کند و به این وضعیت عادت کرده است. اختلال ODD که با عنوان کامل Oppositional defiant Disorder شناخته می شود در واقع با این علائم همراه است: فرزند شما لجبازی می کند، دوست دارد دقیقاً برعکس آنچه می گویید، انجام دهد. به حرف شما گوش نمی دهد و به نوعی بداخلاقی می کند. در بررسی اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه بخشی، یک مرز کوچکی بین اختلال نافرمانی و سلوک وجود دارد که نباید اشتباه گرفته شود.
به زبانی ساده، کودک شما پرخاشگر یا خشونت ندارد اما در وضعیت انفجار خشم است. یعنی او لجبازی می کند و نافرمانی دارد اما فریاد نمی زند و خود را به در و دیوار نمی کوبد، او زیرکانه در صدد این است که تا دیگران را اذیت کند. چنین علائمی در کودکان پیش دبستانی بسیار دیده می شود. البته در بررسی اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه بخشی، اختلال نافرمانی پیش زمینه اختلال سلوک است.
کودکانی که بیش فعال هستند بیشتر درگیر اختلال نافرمانی می شوند. از سوی دیگر کودکانی که در نگهداری آنها تعدد افراد وجود دارد، یعنی مدتی با پدر و مادر زندگی کرده اند، مدتی با مادربزرگ و مدتی نیز با افراد دیگر! اگر بخواهیم در مورد اختلال ODD نگاه عمیق تری داشته باشیم، شرایط به این صورت است که کودک در پر جر و بحث ترین شرایط قرار می گیرد! مدام در حال بحث با شما است و دوست دارد به نوعی به شما بگوید که اشتباه می کنید.
اختلال CD
در بررسی های اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه یک سری فصل مشترک ها با اختلال CD ایجاد شده است اما سبک دیگری دارد. اختلال CD مشهور به اختلال سلوک است. یعنی کودک رفتاری از خود نشان می دهد که به نوعی نشان از نیت های پرخاشگرانه، بدجنسانه و بدخواهانه او به عمد است. او درگیر خشونت های عمدی به مردم می شود، رفتار بی رحمانه دارد و از آسیب رسیدن به دیگران لذت می برد. درگیری های فیزیکی و خسارت وارد کردن به وسایل سایر هم نوعان از شایع ترین نشانه های اختلال سلوک است.
کودک معمولاً این میزان پرخاشگری را به حیوانات نیز دارد و از اولین نفراتی است که دعواهای فیزیکی را آغاز می کند. چنین اختلالی در بزرگسالی منجر به دزدی، سرقت و رفتارهای این چنینی می شود. در اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه نیز دقیقاً پرخاشگری در ابعاد مختلف وجود دارد به طوری که شخص بدون دلیل درگیر انفجار خشم در خود است. کودکانی که بیش فعال هستند در این راستا شایع ترین علائم را دارند.
اختلال لجبازی و نافرمانی (نحوه تشخیص)
اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه که به عنوان DMDD شناخته می شود زیر شاخه اختلالات دو قطبی است این در حالی است که اختلال لجبازی و نافرمانی بیشتر در وضعیت یک قطبی در شخص رخ می دهد هر چند که همه این موارد زیر شاخه اختلالات افسردگی هستند.
موضوعی که در این بخش قرار است بررسی کنیم نحوه تشخیص اختلال لجباری و نافرمانی است. البته این کار باید توسط متخصص و در طی چندین جلسه صورت بگیرد اما یک سری فاکتورهای مشترک وجود دارد. یکی از علائم زودرنج بودن بیش از حد و غیر معمول کودک است، او به سادگی ناراحت می شود و یا درگیر اعصاب خوردی است. او معمولاً با بزرگسالان در حال جدال و جر و بحث است. به طور واضح و فعالانه با اغلب موضوعات مخالفت می کند و از سوی دیگر تا حدی در ناراحت کردن دیگران رفتارهای عمدی نشان می دهد.
اگر به نشانه های اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه دقت کنیم، فصل مشترکی با اختلال لجبازی دارد به طوری که کودک دچار تحریک پذیری همیشگی و شدید است و پرخاشگری زبانی بخشی از رفتار او محسوب می شود.
اختلال سلوک (عوامل و نشانه ها)
عواملی که سبب ایجاد اختلال سلوک می شود معمولاً متنوع هستند اما موارد زیر اصلی ترین دسته بندی در این زمینه و همینطور در زمینه اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه محسوب می شوند.
عوامل ژنتیکی
در واقع کودک دچار اختلالات رفتاری شده است که منشا ژنتیکی دارد. یعنی یکی از اعضای خانواده او در کودکی مبتلا به اختلال سلوک بوده است و در نهایت یک سری اختلالات روحی و خلقی و اضطرابی در او ایجاد شده است.
عوامل محیطی
اینکه کودک در محله ای زندگی می کند و یا در مدرسه ای درس می خواند که بسیاری از افراد درگیر اختلالات خشم زیر مجموعه اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه هستند.
عوامل زیستی
یعنی کودک بر اساس حادثه یا اتفاق درگیر نقص یا آسیب و ضربه به قسمت خاصی از مغز شده است و در او یک سری مشکلات رفتاری ایجاد شده است.
عوامل اجتماعی و روانشناختی
دسته آخر عوامل اجتماعی و روانشناختی است که مهمترین گزینه در دنیای اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه محسوب می شود. کودک از نظر اقتصادی بسیار تحت فشار است، او از سوی همسالان خود مورد پذیرش قرار نمی گیرد. او درگیر ایرادی در ظاهر خود است که از آن خجالت می کشد.
در ارزیابی اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه رفتار های فریبکارانه، رفتارهای ویرانگر، رفتارهای تهاجمی و همینطور پرخاشگرانه دیده می شود.
مقایسه اختلال نافرمانی مقابله جویانه با اختلال سلوک
در بررسی اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه می تواند تفاوت بین اختلال نافرمانی و همینطور اختلال سلوک را با اندکی دقت متوجه شد:
در اختلال نافرمانی کودک درگیر مقابله است یعنی منتظر است تا شما حرفی بزنید تا او بگوید نه! اینطور نیست و حرف خودش که مثلاً برعکس حرف شما است درست است. او حالت انفجار به خشم دارد اما رفتار های پرخاشگرانه فعلاً از او سر نزده است. در حالی که در اختلال سلوک، کودک بدون دلیل فریاد می زند، چاقو پرت می کند، موهای خواهر خود را می کشد، سعی به دروغگویی افراطی دارد، رفتارهای ویرانگر و آسیب رسان از خود نشان می دهد.
در اختلال نافرمانی مقابله جویانه، کودک لجبازی می کند، مثلاً دوست ندارد لباسی که شما انتخاب کرده اید را بپوشد و دلیل مخالف او مشخص نیست اما اختلال سلوک به صورتی است که کودک لباس خود را پاره می کند و یا به عمد آن را کثیف می کند.
دنیای وسیع اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه
در یک مقایسه کلی از علم اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه میتوان اینطور نتیجه گرفت که اختلال نافرمانی آغاز روند اختلال سلوک است. یعنی در دنیای نافرمانی شخص پیش زمینه ورود به اختلال سلوک و رفتارهای تهاجمی غیر عادی را دارد. علائم اختلال نامنظمی خلقی اخلال گرانه در راستای تهاجم و پرخاشگری و نافرمانی و ترکیبی از رفتارهای نامناسب بررسی می شود. دنیای نافرمانی دنیای پیچیده ای است و هر شاخه مطالعات مربوط به خود دارد.
منابع: healthline.com و emedicine.medscape.com